خداوند برای ایجاد تحول فرهنگی در هر عصری، از اعجاز استفاده کرده است.لذا شایسته است، همه کسانی که در این راستا ایفای نقش میکنند، برای تعمیق و تقویت اعتقادات از این دریچه وارد شوند.ولی معجزه عصر حاضر یعنی قرآن، به زبان عربی است که جنبه اصلی اعجاز آن، یعنی فصاحت و بلاغت قرآن، برای ما فارسی زبانان چندان قابل درک نیست.کما اینکه بینظیرترین اشعار فارسی، برای کسی که با این زبان بیگانه است، هیچ تفاوتی با الفاظ عامیانه ندارد.ترجمه این اشعار هم زیبایی و فصاحت و بلاغت زبان اصلی را ندارد.در مورد قرآن نیز چنین است و صرفنظر از جنبه معنوی و معرفتی آن، جنبه اصلی اعجاز آن یعنی همان فصاحت و بلاغت و به تعبیری زیبایی و شیوایی کلام برای ما چندان ظاهر نیست.لذا بهتر است از بعدی وارد شد که برای همگان قابل درک و فهم باشد و قوه اعجاب آنان را برانگیزد.از جمله این موارد، اعجاز قرآن از جنبه ریاضی و عددی است.در این مجال سعی شده تا مجموعهای از اعجاز عددی قرآن که تاکنون کشف و ضبط شده و در دسترس اینجانب بوده است، به صورت فشرده و خلاصه ارائه شود.تفصیل مطالب را میتوان از منابع به دست آورد.
1.کلمه یوم(روز)به صورت مفرد 365 مرتبه(دقیقا به تعداد روزهای سال)و به صورت مثنی و جمع 30 مرتبه (به تعداد روزهای ماه).
2.کلمه شهر(به معنای ماه)در کل قرآن 12 مرتبه (به تعداد ماههای سال)
3.کلمه امام به صورت مفرد و جمع 12 مرتبه
1.دنیا و آخرت 115 مرتبه
2.شیطان و ملائکه 68 مرتبه
3.حیات و موت 145 مرتبه
4.سیّئات(گناهان)و صالحات(کارهای نیک) 167 مرتبه
5.کفر و ایمان 25 مرتبه
6.نفع و فساد 50 مرتبه
7.حرّ(گرما)و برد(سرما)4 مرتبه
8.صیف(تابستان)و شتا(زمستان)1 مرتبه
این قسمت مثالهای متعددی دارد که به منظور رعایت اختصار، به ذکر تعدادی از آنها اکتفا میشود.
1.روایات، لازمه محبت را طاعت دانستند.لذا هر کدام از کلمات محبت و طاعت 83 مرتبه آمدهاند.
2.زکات برای مال برکت میآورد.هرکدام از کلمات زکات و برکت 32 مرتبه آمدهاند.
3.صلوة برای انسان نجات را در بر دارد.این دو کلمه مساوی هم و هر یک 67 مرتبه آمده است.
4.کافرین در قیامت در نار(آتش)عذاب میشوند.
این دو کلمه مساوی هم و هر یک 154 مرتبه آمده است.
5.مسلمین همواره در جهاد هستند.این دو کلمه مساوی هم و هر یک 41 مرتبه آمده است.
6.دین با مساجد آمیخته است.این دو کلمه مساوی هم و هر یک 92 مرتبه آمده است.
7.به تعبیر قرآن، بندگان شکور(یعنی بسیار شکر کننده)قلیل هستند.این دو کلمه مساوی هم و 75 مرتبه آمده است.
8.در شدت باید صبر کرد.این دو کلمه مساوی هم و 102 بار آمده است.
9.بخل برای انسان حسرت ابدی را همراه دارد. این دو کلمه مساوی هم و 12 مرتبه آمده است.
10.در مصیبت هم باید خدا را شکر کرد.این دو کلمه مساوی هم و 75 مرتبه آمده است.
11.انفاق باید به قصد رضا(یعنی رضایت خداوند) باشد.این دو کلمه مساوی هم و 73 مرتبه آمده است.
12.انبیا، بشیر(یعنی بشارت دهنده)و نذیر(یعنی بیمدهنده)هستند.کلمه نبی 75 مرتبه آمده است که با مجموع کلمات بشیر(18 مرتبه)و نذیر(57 مرتبه)برابر است.75 18+57
13.حساب خدا با عدل و قسط همراه است.کلمه حساب 29 مرتبه آمده که با مجموع کلمات عدل(14 مرتبه) و قسط(15 مرتبه)برابر است.29 14+15
1.خداوند در دنیا که کوتاه و گذراست، رحمن است و در دنیا و آخرت رحیم است.کلمه رحیم 114 مرتبه(به تعداد سورههای قرآن)و دو برابر رحمن که 57 مرتبه میباشد، آمده است.
2.کلمه یسر(آسانی)36 مرتبه و 3 برابر کلمه عسر (سختی)که 12 مرتبه میباشد، آمده است.
1.اولین آیه قرآن«بسم اللّه الرحمن الرحیم»است که 19 حرف دارد.
2.اولین سورهای که نازل شد، سوره علق است که نوزدهمین سوره از آخر قرآن است.
3.سوره علق دقیقا 19 آیه دارد.
4.قرآن مجید 114 سوره دارد که بر عدد 19 قابل تقسیم است.6 19/114
5.اولین بار که جبرئیل با قرآن نازل شد، 19 کلمه آورد(اولین نزول 19 کلمه).
6.این 19 کلمه 76 حرف دارند که بر عدد 19 قابل تقسیم است.4 19/76
7.دومین بار که جبرئیل با قرآن نازل شد، 38 کلمه آورد که بر عدد 19 قابل تقسیم است(دومین نزول دو برابر 19 کلمه).2 19/38
8.سومین بار که جبرئیل با قرآن نازل شد، 57 کلمه آورد که بر عدد 19 قابل تقسیم است(سومین نزول سه برابر 19 کلمه).3 19/57
9.تکتک کلمات در«بسم اللّه الرحمن الرحیم»در کل قرآن به تعدادی آمدهاند که بر عدد 19 قابل تقسیم هستند:اللّه 2698 مرتبه، اسم 19 مرتبه، الرحمن 57 مرتبه، الرحیم 114 مرتبه 142 19/2698
1 19/19
3 19/57
6 19/114
10.همه سورهها یک بسم اللّه دارند، به جز سوره توبه که بسم اللّه ندارد و سوره نمل که 2 بسم اللّه دارد. پس قرآن مجموعا 114 بسم اللّه الرحمن الرحیم دارد که بر عدد 19 قابل تقسیم است.6 19/114
11.همانطور که ذکر شد، سوره توبه بسم اللّه ندارد، ولی سوره نمل دو بسم اللّه دارد.حال اگر از سوره توبه بشماریم، سوره نمل نوزدهمین سوره میشود.
12.تعداد کلمات بین دو بسم اللّه در سوره نمل 342 کلمه است که بر عدد 19 قابل تقسیم است.
18 19/342
13.در قرآن اعداد زیادی آمدهاند، مثل«ما موسی را 40 شب دعوت کردیم»و«ما هفت آسمان را آفریدیم»و... تعداد کل اعداد ذکر شده در کل قرآن 285 عدد است که بر عدد 19 قابل تقسیم است.15 19/285
14.اگر تمام این اعداد را با هم جمع کنیم، عدد 174591 به دست میآید که آن هم بر عدد 19 قابل تقسیم است.9189 19/174591
حتی اگر اعداد تکراری را حذف کنیم، حاصل جمع 162146 خواهد بود که بر عدد 19 قابل تقسیم است.
85534 19/162146
درباره رابطه بین عدد 19 با حروف مقطعه تحقیقات وسیعی به عمل آوردهاند که به نتایج شگفتآوری در این زمینه دست یافت.در یک قاعده کلی میتوان گفت: «هرگاه سورهای با حرف یا حروف مقطعهای شروع شود، تعداد کل آن حرف یا حروف مقطعه آن سوره بر عدد 19 قابل تقسیم است.»
از مثالهای متعدد این قسمت نیز برای رعایت اختصار، به ذکر چند نمونه اکتفا میشود.
این حرف در ابتدای 2 سوره آمده است:سوره ق: که شامل 57 حرف ق است و سوره شوری:که شامل 57 حرف ق است.3 19/57
3 19/57
قابل توجه است که تعداد حرف ق در هر دو سوره، مساوی است.با اینکه بلندی سوره شوری 2 برابر سوره ق است.
مجموع حروف ق در این سوره هم 114 حرف است که بر عدد 19 قابل تقسیم است.6 19/114
این حرف در ابتدای 3 سوره اعراف، مریم و صاد آمده است.در کل این سورهها، مجموعا 152 بار حرف صاد آمده که بر عدد 19 قابل تقسیم است.8 19/152
این حرف در سوره قلم 133 بار آمده است که بر عدد 19 قابل تقسیم است.7 19/133
در ابتدای 7 سوره 40، 41، 42، 43، 44، 45 و 46 آمده است.مجموع حروف«ح»و«م»در این سورهها 2166 است که بر عدد 19 قابل تقسیم است.
114 19/2166
این حروف مجموعا در سوره مریم 798 مرتبه آمده که بر عدد 19 قابل تقسیم است.42 19/798
این حروف در آغاز 8 سوره 2، 3، 7، 13، 29، 30، 31 و 32 آمده است.مجموع تکرار آنها 26676 مرتبه است که بر عدد 19 قابل تقسیم است.
1404 19/26676
علاوه بر آن، هر یک از این حروف به تنهایی نیز مضرب عدد 19 هستند.
حرف الف در ابتدای سیزده سوره آمده که در این سورهها جمعا 17449 حرف الف آمده است.
921 19/17449
حرف لام در ابتدای سیزده سوره آمده که در این سورهها جمعا 11780 حرف لام آمده است.
620 19/11780
حرف میم در ابتدای هفده سوره آمده که در این سورهها جمعا 8683 حرف میم آمده است.
457 19/8683
علاوه بر آن، جمع این حروف نیز مضرب عدد 19 است.1998 19/37962
تعداد حروف مقطعه با حذف مکررات 14 حرف و دقیقا نصف حروف بیست و هشتگانه عربی است.علمای شیعه از این چهارده حرف، جمله زیر را به دست آوردهاند:
صراط علی حق نمسکه:راه علی حق است، به آن چنگ میزنیم.
اما نکته مهم و تعجبانگیز این است که:«هرگاه حرف مقطعهای در اول سورهای ذکر شده باشد، نسبت آن حرف مقطعه در کل سوره به تمام حروف آن سوره(و به اصطلاح درصد آن حرف)، از 113 سوره دیگر بیشتر است.
این حروف مقطعه به چند بخش قابل تقسیم هستند.
مثال 1.حرف مقطعه ق
این حرف بالاترین درصد را در همین سوره داراست؛ بدون هیچ استثنایی.بعد از آن هم سوره فلق بالاترین درصد را دارد.(700/6)و بعد سوره قیامت(907/3) و بعد سوره شمس(906/3)و گاهی تفاوت مثل دو مورد اخیر، به یک هزارم درصد میرسد، ولی قاعده حفظ میشود.
مثال 2.حروف مقطعه ص و ن
حرف«ص»در سوره صاد بالاترین درصد از 114 سوره قرآن را داراست.همینطور حرف«ن»در سوره قلم.(برای رعایت اختصار، از ذکر درصد خودداری میشود.میتوان به جدول کتاب مراجعه کرد).
مثال 1.حروف مقطعه المص(سوره اعراف)
اگر این چهار حرف در این سوره با هم جمع شوند و نسبت را با سایر حروف این سوره بسنجیم(یعنی درصد بگیریم)، خواهیم دید که این درصد از 113 سوره دیگر بیشتر است.
مثال 2.حروف مقطعه المر(سوره رعد).عینا همان قاعده رعایت شده است.
مثال 3.حروف مقطعه کهیعص(سوره مریم)نیز همچون مثالهای فوق بیشترین درصد را دارد.
علاوه بر قاعده مذکور، حروفی که در آغاز چند سوره آمدهاند، در مجموع این سورهها هم این قاعده رعایت شده است.
مثال:حروف مقطعه الم
مجموع سه حرف«ا، ل، م»اگر در تمام سورههایی که با الم شروع میشود، حساب شود و نسبت آن با مجموع حروف این سورهها به دست آید(یعنی درصد آن استخراج شود)این نسبت از ما بقی سورهها بیشتر است.
به عبارت دیگر:
نه تنها حروف مقطعه در هر سوره به تنهایی حساب و ضابطه معینی دارند بلکه مجموع این حروف مشابه هم ضابطه معینی دارند و از نظام واحدی پیروی میکنند.
علامه طباطبایی، مفسر بزرگ معاصر در این مورد میگوید:«سورههایی که حروف مقطعه اول آنها یکی است، از نظر مضمون نیز به هم شباهت دارند.میبینیم سوره اعراف که با المص شروع میشود، مطالبی را که در سورههای«الم»و سوره«ص»هست، در خود جمع کرده است، و نیز سوره رعد که با«المر»شروع شده است، مطالب سورههای«الم»و«الر»را نیز دارد. 1
میدانیم که آیات قرآن در طول 23 سال نازل شدهاند و حالات نزول نیز بسیار متفاوتند؛در هنگامه جنگ یا صلح، در پاسخ سؤالات و شبهات، در برملا کردن حیلهها و نیرنگها.ولی مجموع این آیات چنان نظم و نظامی دارد و محاسبات پیچیدهای بر آن حاکم است که تصور آن هم مشکل است.محاسبه آن نیز با امکانات پیشرفته رایانهای، سالها زحمات محققان را دربرداشت.هنوز با گذشت زمان و با پیشرفت علم، دریچههای جدیدی از اعجاز قرآن برای بشر کشف و باز میشوند.همه این امور، دلالت دارد بر دعوی غیرقابل مناقشه خود قرآن که این کتاب پیام خداست و بدون کوچکترین دخل و تصرفی محفوظ مانده است.
و انسان پس از تفکر در خصوص این معجزه بزرگ الهی، نمیتواند از تصدیق این آیه شریفه خودداری کند که میگوید:اگر این قرآن را بر سر کوهی فرود میآوردیم، هر آینه میدیدی که از هیبت خدایی دچار سرافکندگی و از همپاشیدگی میشود(حشر آیه 21).
(1).تفسیر المیزان.علامه طباطبایی.ج 18.ص 9.